خیلی فکر کردم برای چگونه گفتن از این کتاب ولی راهی بهتر از واژه های اش پیدا نکردم .
جایی گفت :
گر ماه رخی چون تو ره ِ قبله بگیرد
دیگر چه دعایی ، چه نیازی ، چه نمازی ؟!
یا که گفت :
بنگر این دیوانه را ، کو در قمار عشق باخت
عقل ِ خود را ، این جزای عاشقان است ای پری
یا که :
ای هم سواران ِ نبرد ِ عشق بشتابید
این جا یکی آوازه خوان بیداد می خواند
من گوشه ای از غزل هایی که دوست تر می داشتم این جا آوردم ، تووی این هشتاد و چهار صفحه همه جور شعر هست ...بقیه ی واژه هاش ُ لا به لای صفحه های کتاب پیدا کنید .
پ.ن یک : عنوان و نام پدیدآور : پنج معنا / گزیده اشعار حمید ندیمی
پ.ن دو : واقعا لازم بود که بگم شاعرش آشنامه؟؟؟ مطمئنا لازم نبود که نگفتم .
پ.ن دو : واقعا لازم بود که بگم شاعرش آشنامه؟؟؟ مطمئنا لازم نبود که نگفتم .
پ.ن سه : مراکز فروش : نشر چشمه ( کریمخان ) ـ نشر مروارید ( انقلاب ) .