کودکان ِ من ، اندیشه های من اند! ...

۱۳۸۹ مهر ۱۱, یکشنبه

شب شصت و هفتم

این گونه نوشتم اش مو به مو
در فرضیه ای پر شور و لطیف
جوهره ای است تابان و ترد
پیکره اش تابیده با سرین
نقش او را که می زدم خنده نشاندم اش بر لب
روی می گرداند از پیوند
پیش رفته است تا خلاء
کلید تجزیه را می طلبد
و گره را صدا می زند
می گیرم اش با گرم ترین تن
او را با کمین گاه نقش زده ام

 
ژان پیر فی ـ از کتاب ِ شعر ِ معاصر فرانسه ـ نشر ثالث

پ.ن : این شعر سیزده پارت ِ ، من پارت ِ پنجم اش ُ این جا نوشتم

هیچ نظری موجود نیست: